
نقش محوری مغان در شمال استان اردبیل با همسايگان ايران به قلم کارشناس ارشد حقوق تجارت بین الملل - گمرک ایران
به گزارش شمالغرب، نقش محوری مغان در شمال استان اردبیل را می توان از دو منظر بررسی کرد. این منطقه ضمن اینکه بعنوان دروازه ورود روسیه به آبهای آزاد جنوب ایران است متقابلا دروازه ورود ایران و نزدیکترین مسیر ورود کشورهای جنوب و جنوب شرق آسیا به قفقاز و روسیه و اروپای شرقی هم هست . به جرآت میتوان ادعا کرد که هیچیک از استانها و گمرکات مرزی و مناطق آزاد کشور و حتی همسایگان ایران پتانسیل مغان را ندارند.
در طول تاریخ ، مغان و مخصوصا مرکز سیاسی آن ( گرمی ) برای روسها اهمیت فوق العاده ای داشته و برای ورود نیروهای نظامی روسیه تزار و شوروی ابرقدرت به فلات ایران و آبهای آزاد جنوب آن اولین مانع حربی بوده است . چرا که این نقطه سوق الجیشی بعنوان تنها دالان بلامانع طبیعی در تمام اسناد سری و نقشه های نظامی قرون نوزده و بیست آن کشور به ثبت رسیده است.
البته با دقت به نقشه جغرافیای طبیعی آذربایجانات و سلسله جبال البرز و قفقاز ، اهمیت استراتژیکی مغان (مخصوصا گرمی ) دقیقأ مشخص خواهد شد . نظر به اینکه این شهرستان حائل بین این دو سلسله جبال است مشخص میکند که اهمیت استراتژیکی آن نمیتواند صرفأ در تاریخ دو قرن اخیر یا فقط در رابطه با روسها خلاصه شود .
این منطقه باستانی بدلیل همین موقعیت استراتژیک خود مورد توجه تمامی سلسله های حکومتی قبل و بعد از میلاد نیز بوده که هزاران آثار باستانی مکشوفه در آن اهمیت باستانی این شهر را ثابت میکند . مغان از قرن اول هجری نیز بعنوان دروازه قفقاز مورد توجه اعراب مسلمان بوده است . چرا که از پنج کیلومتری شرق گرمی سلسله جبال پوشیده از جنگل البرز با عرض پنجاه کیلومتر شروع و تا خراسان ادامه می یابد و از غرب این شهرستان نیز جبال قره داغ شروع و بموازات قره باغ و سلسله جبال جنگلی قفقاز تا دریای سیاه (قره دنیز ) امتداد می یابد که ورود اعراب برای نفوذ به شمال این نواحی را غیر ممکن میساختند و گرمی مغان تنها دالانی بود که اعراب برای تصرف شمال آذربایجان و قفقاز و داغستان راهی جز عبور از آن نداشته اند. ایجاد قرارگاه قشون اعراب و افشین در شهر تاریخی برزند مغان در ۷ کیلومتری غرب گرمی حکایت از قابلیت نفوذ آسان حربی به مغان و پناه گرفتن بابک خرمدین در کوههای صعب العبور قره داغ در چهل کیلومتری غرب این شهر نیز حکایت از غیر قابل نفوذ بودن نواحی غربی مغان داشت.
همانطوریکه این شهر در قرون اخیر نیز مورد توجه خاص قوای نظامی روسها بوده است بعد از عهدنامه ترکمنچای و گلستان از سوی مرزبانی دولتهای ایران نیز مورد توجه قرار گرفته و به مرکز فرماندهی مرزبانی شرق آذربایجان تبدیل گردیده بود تا نظارت بر مرزهای آذربایجان از آستارا تا جلفا را عهده دار شود.
با تجزیه شوروی ابرقدرت و استقلال جمهوری آذربایجان ، عملأ این کشور بین ایران و روسیه حائل شد و خطر حربی برای ایران از سوی شوروی از بین رفت . اما این رفع خطر نه تنها بمعنای تضیع اهمیت مغان نبود بلکه با تغییر سیستم اقتصادی ممالک وراث شوروی بازار فوق العاده ای نیز برای اقتصاد بیمار ایران بوجود آمد که میتوانست اقتصاد ایران را از تک محصولی نفت نجات دهد که متأسفانه ایران در بیست و پنج سال گذشته از این شانس خود استفاده نکرده است .ایران جهت نیل به این اهداف خود نیاز به محدوده وسیعی در نزدیکترین نقطه روسیه دارد که از منظر نقطه یابی برای ایجاد بزرگترین بندر خشکی بین قاره ای راهی جز استفاده از موقعیت بی نظیر گرمی مغان ندارد . اهمیت استراتژیک موقعیت تجارت بین الملل گرمی مغان صرفأ در رابطه با تصاحب بازار بکر و ثروتمند روسیه توسط ایران نیست بلکه از زاویه دیگر نزدیکترین دروازه ورود روسیه و ممالک غربی وراث شوروی سابق به آبهای آزاد جهان هم هست .
برای معرفی پتانسیل مغان که میتواند همزمان نقشی فراتر از کانال سوئز مصر و تنگه بسفر و داردانل ترکیه بازی کند باید به مقایسه این شهر با ممالک همسایه ایران بپردازیم.
* ممالک جنوب ایران - این کشورها ، مستقیمأ با دریاهای آزاد ارتباط داشته و نیازی به واسطه گری بین المللی ایران ندارند بلکه خود واسطه تامین کالاهای وارده به ایران هستند و مرز دو هزار کیلومتری آبی جنوب ایران و چندین گمرک رسمی و مبادی غیر رسمی بصورت قانونی و قاچاق در خدمت واردات از این کشورها هستند.
* پاکستان - این همسایه فقیر در جنوب شرق ایران به دریاهای آزاد متصل بوده و نیازی به واسطه گری تجارت بین الملل ایران ندارد .
* افغانستان - علاوه بر ایران از طریق پاکستان هم میتواند به دریای آزاد دسترسی داشته و از طرفی با اتصال به خط ریلی زابل -چابهار میتواند نیازهای خود را مستقیمأ از ممالک خارجی تهیه کند و با این اتصال نیازی به واسطه گری تجارت بین الملل ایران ندارد . ضمن اینکه کشوری است فقیر و نا امن که خود نیازمند کمکهای سازمانهای بین المللی از جمله یونیسف است.
* ترکمنستان - در شمالشرق ایران ، با اتصال ترکمنستان و ممالک آسیای میانه با دو رشته خط ریلی که تا بنادر جنوب ایران احداث شد عملأ نقش واسطه گری بین المللی ایران برای این ممالک حذف شده است. چرا که با تهیه مستقیم کالاهای مایحتاج خود از ممالک خارجی و دبی ، جز پرداخت عوارض محموله ترانزیتی از طریق ایران ، دیگر نیازی به واسطه گری ایران ندارند .
* عراق - در غرب ایران ، عراق از طریق شط العرب به دریاهای آزاد متصل است و نیازی به واسطه گری تجارت بین الملل ایران احساس نمیکند بلکه برعکس این عراق است که نقش واسطه گری تجارت بین الملل را برای بازار وارداتی ایران بازی میکند. علاوه بر تمامی گمرکات رسمی آن ، مرز های این کشور با ایران تمام کمال در خدمت واردات و قاچاق است. بانه نمونه بارز آنست .
* ترکیه - این کشور علاوه بر اینکه از طریق دریای مدیترانه با جهان خارج در ارتباط است ، نه تنها نیازمند واسطه گری تجارت بین الملل ایران نیست بلکه خود یکی از صادر کننده گان و متصاحب قدر بازار داخلی و رقیب قوی بازار خارجی ایران است.
* نخجوان - در شمالغرب ایران ، نخجوان محصور (حصه منفصله جمهوری آذربایجان) واقع است و نمیتواند بازار خوبی برای نقش واسطه گری ایران باشند ضمن اینکه خود در بیست سال گذشته نقش واسطه گری را برای ایران بازی کرده است و مسافران و خانواده های ایرانی برای استفاده از معافیت گمرکی هشتاد دلاری سالانه و مرزی خود کالاهای وارداتی را از این طریق وارد میکردند.
* ارمنستان - کشوری است فقیر که تحت حمایت روسیه نفس میکشد . در عین حال کوهستانی و صعب العبور ، حتی جاده مناسب هم ندارد . علاوه بر نیاز به زمان چندین ساله ، هزینه احداث خط ریلی از طریق این کشور و گرجستان بجهت اتصال جلفا به روسیه ، دهها برابر درآمد سالانه این کشور است . بهمین خاطر نمیتوان روی بازار و خط ریلی این کشور حساب کرد .
* جمهوری آذربایجان - با اشغال قره باغ و انهدام ریل متصله جلفا -مسکو توسط نیروهای اشغالگر ارمنستان عملا ارتباط ایران با اروپای شرقی قطع شد و در این اثنا جلفا فعالترین گمرگ دهه شصت ایران که یک سوم پرنسل گمرک ایران را در اختیار داشت ابهت و اهمیت خود را از دست داده است و هم اکنون نیز منطقه آزاد ارس و آذربایجانهای شرقی و غربی بعلت مسائل جنگی قره باغ اشغالی ، به اراضی اصلی جمهوری آذربایجان راه خروجی ندارند و بنظر میرسد تا زمانی که دولت ارمنستان از سیاست اشغالگری خود دست برندارد امکان اتصال این خط وجود نخواهد داشت.
میتوان گفت ضرر اقتصادی حذف خط ریلی جلفا - مسکو توسط ارمنستان برای تجارت بین الملل ایران بمراتب بیش از حذف گمرک خرمشهر در نتیجه جنگ ایران - عراق بوده است. علت بر اینکه اگر در سال شصت و نه گمرک خرمشهر (دومین گمرک ایران ) حذف شد در سال هفتاد و نه جلفا بزرگترین گمرک فنی و تجاری ایران اهمیت خود را از دست داد . با حذف گمرک خرمشهر در جنوبغرب کشور ، گمرک بندر عباس بعلت دوری از مناطق جنگی بلافاصله جایگزین و نقش گمرک خرمشهر را بر عهده گرفت اما با حذف اهمیت ترانزیتی گمرک جلفا و قطع ارتباط ریلی ایران با مسکو و اروپای شرقی با بی تدبیری دولتهای بیست و پنج سال گذشته هنوز هم جایگزینی برای بزرگترین گمرک دهه شصت کشور که دور از منطقه جنگی قره باغ اشغالی باشد و بتواند نقش جلفا را بازی کند ایجاد نشده است .
گرچه گمرک بیلسوار در سال شصت و نه در شمالشرق استان اردبیل افتتاح شد اما این گمرک نه برای جایگزینی گمرک جلفا ، بلکه از بدو تاسیس خود بعنوان گمرک مسافری صرفأ برای تردد مرزنشینان ساکن در عمق چهل و پنج کیلومتری دو کشور جمهوری آذربایجان و ایران که اکثرأ اقوام یکدیگر بودند منظور گردید تا سال هفتاد و سه که اولین و نزدیک به صد در صد محموله صادراتی آن سال متعلق به شرکتهای صادراتی گرمی بوده و از طریق بارگیری به کامیونهای عبوری نخجوان به باکو صادر میشد ، این گمرک مجوز تردد کامیون تیر را نداشته و حتی امکان تردد اتباع دو کشور با پاسپورت بین المللی نیز به سالها بعد بر میگردد. گرچه بعدأ کامیونهای صادراتی ایرانی نیز از طریق گمرک بیلسوار توانستند تردد کنند اما تا روز خروج اولین کامیون ایرانی هیچگونه تفاهمنامه ای بین دولتین ایران و آذربایجان در این خصوص وجود نداشته و شروع این فعالیت صرفأ مدیون فعالیتهای بازرگانان و شرکتهای صادراتی گرمی بوده است که بدلیل حجم دهها میلیون دلاری محموله صادراتی خود شخصأ مجوز خروج کامیونهای ایرانی را از مقامات جمهوری آذربایجان اخذ نمودند .
منظور از اشاره کوتاه به سابقه فعالیت تجاری گمرک بیلسوار اثبات بی اطلاعی و بی توجهی مقامات اقتصادی دولتهای ادوار گذشته جمهوری اسلامی ایران به اهمیت ترانزیتی و تجارت بین الملل مغان و انصراف از جایگزینی خط ریلی ایران - مسکو و اروپای شرقی است در حالیکه این حجم صادرات فقط توسط دو شرکت صادراتی در رابطه با بازار جمهوری آذربایجان بود در صورتی که مغان بدلیل تجزیه شوروی و انتقال سیستم اقتصادی ممالک مستقل ، ازکمونیستی به تجارت آزاد بین المللی ، به اوج موقعیت تجارت بین الملل رسیده بود و میتوانست به علت دسترسی آسان و حذف صدوپنجاه کیلومتری مسیر باکو - جلفا نقش بزرگترین گمرک ایران را نیز تمام و کمال و بمراتب بهتر از قبل علاوه بر ریل از طریق جاده ای هم ایفاء کند .
امروز نیز تنها مرزی که میتواند نقش محوری در واسطه گری تجارت بین الملل ایران داشته باشد و هنوز اهمیت آن تضیع نشده است مرزهای ایران با جمهوری آذربایجان در شمال استان اردبیل است . این مرز میتواند علاوه بر ایفای نقش مرکز صادرات مستقیم کشور و واسطه گری بین المللی ، بزرگترین گمرک ایران را مجددأ احیا کند. و برای ایجاد بازاری عظیم جهت پذیرش مشتریانی از ممالک CIS و مخصوصأ نفوس دویست میلیون نفری ممالک نیمه غربی وراث شوروی و احیای بزرگترین گمرک ایران به محدوده وسیع یکصد هزار هکتاری جهت ایجاد بزرگترین بندرگاه خشکی در این مرز نیاز است که اراضی دیم گرمی از منظر قانونی و فنی و نقطه یابی تنها نقطه ای است که تمامی شرایط لازم را جهت اختصاص به این طرح بین المللی را دارد که میتواند با اتصال به گمرک بیلسوار اراضی محدوده مورد نیاز این طرح بین المللی و بین قاره ای را تأمین کند . بدون استفاده از اراضی وسیع دیم و بلامعارض گرمی ، نیل به اهداف ایجاد منطقه آزاد در استان اردبیل امکان پذیر نخواهد بود. این شهر با تأمین اراضی کاربری تجاری و صنعتی و توریستی منطقه آزاد شمال استان مانع تضیع بیشتر اراضی زراعی آبی و حاصلخیز دشت مغان نیز خواهد شد .
ناصر معظمی - کارشناس ارشد حقوق تجارت بین الملل - گمرک ایران
انتهای پیام/
اخبار استان اردبیل را اینجا بخوانید



دیدگاههای ارسال شده ، پس ازتأیید توسط مدیر مسئول سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
پیامهایی که حاوی تهمت یا افترا باشد تائید نخواهد شد.
انتشار نظر به معنای تأیید از دید مسئول سایت نبوده و مسئولیت نظرات بر عهده نظردهنده است.
نظرات شما عزیزان:
برچسب : مقایسه مغان با همسایگان ایران ,